ارسال شده توسط امید در 89/6/27:: 5:41 عصر
دیشب مصاحبه آقای کیمیایی رو دیدم و شنیدم. مهارتش رو در باره حرف زدن قابل
تحسین بود. گویا برای هر جمله اش ساعت ها فکر کرده بود. حرف های دلنشین و
جذاب. واقعاً خوب هست کسی بتونه در باره آنچه در باره اش تلاش کرده خوب صحبت
کند و مطلب بنویسد. کیمیایی ثابت کرد که برای مسیری که انتخاب کرده بود،
خیلی تلاش کرد. کاری به خوبی و بدیش ندارم. معلوم نیست که ما در زندگی
خودمان همین طور باشیم. باید یاد بگیریم یا یک کاری رو شروع نکنیم یا تا
آخر ادامه اش بدیم. زحمت و تلاش در کلمات و جملات کیمیایی موج می زد.
اما امروز به آثارش نگاه کردم به نظرات گرانبهای به قول اهالی سینما نابغه فیلم پی بردم . برخی از فیلم هاش رو دیده بودم. فهمیدم او همان کسی هست که چطور در فیلم هاش کسانی که از جان و ناموس این مردم دفاع کرده بودند را به نوعی به تمسخر می گرفت. چطور وجود آن ها را در خیابان رو موجب سلب آسایش مردم می دانست! و حتی چطور اساس غیرتمندی را به بازی گرفته بود... من هیچوقت شخصیت او رو زیر سئوال نمی برم بلکه فکری که پشت این شخصیت است برایم با علامت سئوال همراه است. برایم حتی مهم نیست که با خواننده هرزه ای مانند گوگوش ازدواج کرده این ها مسایل فرعی زندگی یک فرد هست. آنچه مهم است اندیشه است که با بی رحمی و بی انصافی همراه می شود و باعث می شود همه وجود شخص زیر سئوال برود. همه هیچ خدا و پیغمبر و ... رو هم نادیده می گیریم اما چطور دلمان میاد که کسی که جانش رو برای ما فدا کرده تا ما به عشق و حالمان بپردازیم نادیده بگیریم یا مزاحم بدونیم . شاید بهتر بود دیشب در کنار چنین افرادی دست کم نقادان آن ها را نیز قرار می دادیم این کار با دیدگاه های روشنفکرانه صدا و سیما نیز سازگار تر است. این طور نیست؟